Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-28@17:59:39 GMT

آناتومی قدرت ایران

تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۶۹۰۴

آناتومی قدرت ایران

صدها کارشناس سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و حقوقی در اندیشکده‌های متعددی در آمریکا مدام روی تشریح و کالبدشکافی قدرت در ایران بحث و تبادل نظر می‌کنند. مشتری فرآورده های فکری و نظری این اندیشکده‌ها میز ایران در پنتاگون و سیا و وزارت خارجه آمریکاست. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: آناتومی قدرت ایران، عنوان اتاق فکر اندیشکده‌های متعددی در آمریکاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

صدها کارشناس سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و حقوقی در این اندیشکده‌ها، مدام روی تشریح و کالبدشکافی قدرت در ایران بحث و تبادل نظر می‌کنند. مشتری فرآورده های فکری و نظری این اندیشکده‌ها میز ایران در پنتاگون و سیا و وزارت خارجه آمریکاست.

سرویس‌های سیاسی و نظامی امنیتی سه کشور شرور اروپایی یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه از این فرآورده‌ها بی‌بهره نیستند. آمریکا از این طریق گردش اطلاعات در محافل دوستان خود در اروپا و غرب آسیا را کنترل می‌کند. تا با این داده‌ها هم‌خوانی، هم‌سازی و هم‌گرایی هم‌پیمانان به هم نخورد.

چینش پایگاه‌های نظامی آمریکا در غرب آسیا و تنظیم آرایش سیاسی این کشورها وفق این آناتومی و کالبدشکافی صورت می‌گیرد.ترامپ اخیرا در یکی از نطق‌های خود گفت: «کلینتون، بوش و اوباما 24 سال به آمریکا حکومت کردند هر کدام 8 سال زمام امور را در دست داشتند. آنها به 9 کشور حمله کردند  11 میلیون نفر را قتل‌عام کردند.» این گزاره ترامپ، دست‌پخت و کارکرد فکری، نظری و تئوریک آن اندیشکده‌ها را نشان می‌دهد.

یکی از پرسش‌های مطرح در اتاق آناتومی قدرت ایران در اندیشکده‌های یاد شده این است که چرا باید روی انقلاب اسلامی و آثار و نتایج آن بر سرنوشت بشر متمرکز بود؟ آنها در پاسخ به این حقیقت رهنمون شدند که وقتی یک فیلسوف، فقیه، سیاستمدار و حکیم می‌ایستد و لباس انقلابی به تن می‌کند و سازه‌ای از حکومت را متفاوت از نظام‌های سیاسی مرسوم خود مهندسی و نظام سیاسی خود را ورای جغرافیای خاک خود تعریف و عملیاتی می‌کند می‌خواهد معادلات قدرت را تغییر دهد. آنها در ترسیم معادلات قدرت در منطقه به این نتیجه رسیدند که جغرافیای سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران فراتر از جغرافیای طبیعی آن است. این جغرافیا نه‌تنها غرب آسیا بلکه چتر خود را در 5 قاره پهن کرده است.
آنها می‌گویند نبرد حماسی طوفان‌الاقصی، رونمایی از بخشی از قدرت ایرانیان در منطقه و جهان است.  آن‌ها علنا در جهان می‌گویند ما از کجا آمدیم، برای چه آمدیم و کجا می‌خواهیم برویم. سه پرسشی که فیلسوفان سیاسی غرب یا به آن پاسخ ندادند یا نمی‌خواهند بدهند.

ایرانیان با انقلاب اسلامی تعریف جدیدی از قدرت را ارائه داده‌اند و کم‌هزینه‌ترین و کم‌تلفات‌ترین انقلاب را با پرثمرترین و پربارترین نتایج پدید آورده‌اند. ایرانیان چندین نبرد سخت و نرم را با ابرقدرت‌های جهان و منطقه با پیروزی پشت سر گذاشتند و در حال بسط و نفوذ خود در جهان هستند. آنها فریاد شعار مرگ بر اسرائیل را حتی به پایتخت‌های اروپا و ایالات آمریکا رساندند.

حکومت در ایران بر پایه اسلام و بر بنیان رأی مردم است. سازه‌های آن را یک فقیه، مدیر، مدبر و آگاه به زمان مهندسی می‌کند. ملات اصلی این سازه «صدق» است. خدا رحمت کند مرحوم استاد پرورش را یک وقتی آن ایام ارتحال امام (ره) کسی از او سؤال کرد بعد از امام (ره) چگونه رهبری جدید می‌خواهد کشتی ایران را در طوفان حوادث سیاسی جهان مدیریت کند،او گفت: «آیت الله العظمی خامنه‌ای، فرد صادقی است در صدق، قدرتی نهفته است که یک ذره از آن را به کوه‌ها بزنید متلاشی می شود.» قدرت‌های جهان به‌ویژه آمریکا بساط قدرت‌طلبی خود را روی فریب، نیرنگ، دروغ‌پردازی و وارونه‌گویی بنا نهاده‌اند. آن‌ها در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران که رهبری صادق و پیروانی صدیق و مردمانی پای کار دارد، شکست خورده‌اند و سنگر به سنگر مشغول عقب‌نشینی هستند.

اشرار عالم می‌گفتند ایرانی‌ها 40 سالگی انقلاب را نمی‌بینند. بوق‌های داخلی آنها هم همین ساز را کوک می‌کردند. ملت ایران 11 اسفند در 45 سالگی انقلاب با حضور حماسی خود به پای صندوق‌های رأی آمدند. ملت آمدند مجلس شورای اسلامی آینده را برای تدبیر امور خود شکل دهند. ملت آمدند تا مجلس خبرگان را برای تحکیم و تداوم رهبری صادقانه و تضمین استقلال و آزادی در این کشور سامان دهند. این رویداد تلخ‌ترین خبر برای صاحبان میز ایران در اندیشکده‌های غرب است. آنها در آناتومی قدرت ایران به بیراهه می‌روند. انقلابی که به نام خدا آغاز شد و برای پیاده‌شدن احکام خدا تلاش می‌کند را نمی‌شود روی میز تشریح و کالبدشکافی جماعتی نشاند که با خدا اعلام جنگ کرده‌اند.

منبع: رسالت

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: انتخابات مجلس انتخابات مجلس اندیشکده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۶۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری

  به جای اتهام بی‌سند بیاییم به تاریخی که زیسته‌ایم رجوع کنیم تا دریابیم حقیقت چیست؟ فرض کنید امروز ۲۲بهمن۱۳۵۷است. ببینیم انواع روشنفکران چپ و راست چه می‌کنند.همین که انقلاب اسلامی ‌پیروز شد بنا به همان آویختگی خود به راه چپ و راست غربی، روشنفکران ایرانی به جای اندیشیدن به وضعیت واقعی ایران و محاصره انقلاب به‌وسیله گرگان سلطه و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران و خواست غرب در ایجاد بحران و مهارانقلاب اسلامی‌، خودخواسته و ناخواسته ابزار شیاطین و شیطان بزرگ سرمایه‌داری جهانی و قدرت سلطه شدند و امر او را درعمل پیش بردند. روشنفکران مذهبی نهضت آزادی که درون شورای انقلاب و دولت نخست مدیریت و ریاست داشتند، مطلقا انقلاب را درک نکردند اما صادقانه به اختلاف خود با انقلاب و استراتژی سازش با شیطان بزرگ اعتراف کردند. در حالی که وزرای‌شان نقش مشاور سفارت آمریکا را داشتند از قدرت بیرون رانده شدند. آنها درکی از روح استقلال‌خواه ضدسلطه و کفر انقلاب اسلامی‌ نداشتند. چپ‌ها از این لیبرال‌های صادق اولیه بدتر عمل کردند و لیبرال‌های جاه‌طلب، لیبرال‌های نفوذی غرب چون بنی‌صدر و تروریست‌ها بالاخره به اتحاد در جنگ با جمهوری اسلامی ‌به وحدت رسیدند و کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبان و روشنفکران ملحدودموکرات! نقاب ارتدکس ضد‌سرمایه‌داری فاشیستی را کنار نهادند و به سرمایه‌داری بدتر از نازیسم سرمایه‌داری جهانی وحشی پناه بردند وهمه با هم علیه مردم و انقلاب ایران به خشونت و جنگ مسلحانه رو آوردند. در حالی که یک‌سال ازعمر انقلاب درمحاصره قدرت‌های سلطه‌جو نگذشته بود وحزب توده هم که چنین نکرد؛ برای ضرورت‌های نفوذ و جاسوسی نقشه شوروی بود که گندش با فرمانده نیروی دریایی‌اش درآمد وگرنه شوروی هم چون غرب مدافع و مشوق صدام در جنگ هشت ساله بود و از استقلال اسلام می‌هراسید که آویخته به هیچ قدرتی نبود، جز خدا. این موضع روشنفکران همان دامچاله اصلی سقوط‌شان بود و روز‌به‌روز فروتر رفتند وابزارقدرت جهانی شدند ودرهمه اشکال مذهبی و الحادی به ارباب خود پناه بردند وابزار طرح‌های آمریکایی شدند وحجاب خودبرانداختند.چهره ایدئولوژیک روشنفکری؛ چهره سیاسی، فرهنگی و اخلاقی روشنفکری عریان شد.
 
۲ نوع حجاب‌زدایی
اخیرا در مقاله‌ای درباره حجاب، گفتم دو حجاب‌زدایی رخ می‌دهد. نگاه رهبری درباره حجاب در پوشاک زنان به‌عنوان صورت و ظاهر و روبنای عفت، به‌صورت عاقلانه و عالمانه‌ای با ضرورت حفظ حجاب از دست‌اندازی حرام‌کاری در کل زندگی ما درآمیخت و معرفتی درخشان وهماهنگی ساختاری عمیقی به‌وجود آورد.درک وجوب حجاب، هماهنگی حجاب با حجاب در اقتصاد، مدیریت کلان، سیاست داخلی و خارجی، نظام اداره کشوری، حیات شهری و... چیزی قیمتی است.خواهیم دید روشنفکری بی‌حجاب ما هم به سبب همین عدم خرد و تقوا در آغوش اسرائیل جا گرفت وحجاب ازسیمای باطل خود برافکند وسیمای هرجایی خویش را آشکار کرد.اشتباه نکنید وقتی ازرسواشدن فحشای روشنفکری وتوبه نکردن و سیاه‌ترشدن باطنش صحبت می‌شود، از هویت اخلاقی متفکران سخن نمی‌گوییم. ما فراوان تحصیلکردگان و نویسندگان وهنرمندان شریف داریم که در فرهنگ مدرن رشد کرده‌اند اما از نظر اخلاقی، نخبگی، قدرت مغزی و خلاقیت فراموش‌نشدنی‌اند. این ربطی به پدیده روشنفکری و ماهیت بی‌هویت تسلیم‌شدگی به بی‌هویتی غربگرا وازدست دادن همه هستی بومی‌ ومصرفگر بی‌اندیشه تولیدات ذهنی غرب زیستن و کر و کور بودن ندارد. دانش و شناخت غرب، زنای معنوی نیست‌.تسلیم به هرروز فکربی‌ریشه و ضد‌ارزش‌های انسانیت و آزادگی خود حرام‌کاری است. حجاب به‌طور عام یعنی زره علیه نگاه حرام یعنی خداترسی وخویشتنداری و حفظ تقوا برای توحید و عدم‌بردگی و پرستش شیطان و عدم غلامی‌ بت‌های گوناگون و بت نفس وبالاتر یعنی فرمان اتقو‌ا...در همه وجوه زندگی،دراقتصاد کلان، درقوای سه‌گانه وقوای نظامی. ما با دو گونه حجاب روبه‌روییم.۱ــ حجاب از حقیقت و حق متعال که روشنفکری ما و هر شرک و نفاق اسیر آن است. ۲ــ حجاب برای ممانعت از تعدی باطل و حرام در ما و داشتن دژ برابر شیطان برای محافظت ازایمان خود و برای عمل به فرمان حق تعالی‌. این همان تقواست و در زندگی اجتماعی هم همین حجاب حفظ ارزش‌های الهی لازم وواجب است. ماهمان‌گونه که نمی‌توانیم اداره مملکت را به خرابکاران بسپاریم تا مثلا خودروسازی از یک‌طرف و خصولتی‌ها ازطرف دیگر و قشر ممتاز و آقا‌ها و آقا‌زاده‌ها و رانتخواران و انگل‌های حریص بیکاره و دلال‌های حقه‌باز از سمت دیگر ملت را بچاپند و با اتومبیل‌های مرگبار مردم را به کشتن دهند و به‌جای بهتر کردن اتومبیل حقیقی محصول دانش و تکنولوژی بومی ‌و بهبود مدام کالای اصیل، به زور برای پاره‌آهن بی‌ارزش نا‌امن، پول بنز از مردم بستانند و همان‌طور که نمی‌توانیم اجازه دهیم آقا‌زاده‌های پر‌رو و طفیلی، جنگل ایرانی را نابود و صنعت مملکت را فلج و تجارت مملکت را به قاچاق تبدیل کنند و نمایندگان مردم و قضات و روسا نوکران‌ اربابان مافیایی باشند و منافع آنان را درنظر بگیرند و این همه بی‌حیایی و بی‌تقوایی و بی‌حجابی فساد وسفره عشرت ورانتخواری حرامزادگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و انواع تبعیضات و بی‌عدالتی پهن باشد وبعدتنها به حجاب زنان بپردازیم،همان‌طور هم نمی‌توانیم به روشنفکری اجازه زناکاری با دشمن اسلام و مردم در روز روشن دهیم تا با بی‌شرمی ‌لخت و عور و رها از شرافت تفکر اصیل، مفتخر به نوکری قدرت جنایتکار بشری سر برهنه کند و بی‌فکری‌اش را کالای ارزشمند جا بزند ودرجهان نمایش دهد وبه خود‌فروشی‌اش افتخار کند و از اسرائیل دفاع کند.جان سخن امام خامنه‌ای این بود که وجوب حجاب زنان با واجبات کلان پیوند دارد و وجود یکی نباید بهانه ندیده گرفتن دیگری باشد بلکه آن یک حرام را هم نباید تحمل کرد. روشنفکری بی‌حیا با زن بی‌حیا، با اقتصاد بی‌حیا، با سیاست بی‌حیا و با فرهنگ بی‌حیا رابطه دارد و مشوق بی‌حیایی برابر رب‌العالمین و عصمت و معصوم است. حال می‌خواهم بگویم در عرصه روشنفکری ایرانی ما با این تشویق حرام‌کاری و شرک و ظلم روبه‌روییم. با حرامزادگی و زشتکاری با قدرت‌های جهانی و تفکرات الحادی و فسادهای نو‌لیبرالی حرامکار روبه‌رو هستیم. این هم تحمل‌پذیر نیست .

خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن
پس این نظر متفکران منتقد غرب و شارحان ارجمند فلسفه وچپ مستقل،قابل قبول نیست که خشونت و به بازی نگرفتن روشنفکران در انقلاب اسلامی ‌و خشونت و سرکوب آنان را به کینه‌توزی و سرآخر سقوط در آغوش اسرائیل کشاند. این دروغ و دست‌کم جهالت محض است زیرا با روشنفکران محارب یا دارای تفکر همراه با محاربان که اول اقدام به جنون‌بارترین خشونت و ضدیت علیه انقلاب کردند، چه می‌توانستند بکنند؟ اجازه دهند با ۲درصد هوادار و با زورگویی و جوسازی و ترور نقشه‌مند از پیش و تفکر فاسد نهانکار، یک انقلاب را نابود کنند؟ بدتر از انفجار دولت و کشتار‌جمعی همراهی با صدام و تجزیه‌طلبی چه چیز ممکن بود که نکردند؟‌ تازه سرشت خشونت‌بار روشنفکری زمان شاه را چه می‌کنید؟ آن زمان هم جمهوری اسلامی‌ بود که آنان با دیکتاتوری و مصرف اندیشه‌های تزریقی و استالینی مقابله با رژیم شاه را نقاب بی‌هویتی و چاکری اربابان قدرت سرمایه کرده بودند؟ کمترین سازشی با این روشنفکری گمراه، چیزی ازانقلاب اسلامی ‌ومقاومت واستقلال امروزی باقی می‌نهاد؟آقایان بدون این‌که فرصت‌طلبی و سوبژکتیویسم و احساسات روشنفکری ایرانی را درست بشناسیم، این روشنفکری و شبه‌مدرنیسم آن جز خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن و سرمایه جهانی و تقلید و نفس استقلال، ماهیتا کارکردی نمی‌توانست داشته باشد و عملا نداشت. پای نخبگان بزرگوار دانش و فرهنگ را همان‌طور که گفتم مطلقا به میان نکشید که ربطی به ماهیت روشنفکری نداشتند و هرگز دشمن ایران و سرسپرده اجنبی و ایدئولوژی اجنبی و واسطه از خود‌بیگانگی و‌ مبلغ بی‌هویتی و پرگویی پوچ و مصرف‌‌کننده نیست‌انگاری غربی و دشمن دین، استقلال، اخلاق و فرهنگ ایرانی نبودند .پز انسان منصف گرفتن آسان است؛‌ واقعگرایی و انصاف و داوری عادلانه غیراحساساتی و ناعوام‌فریبانه و عقلانی و مستند به رخدادهای واقعی مشکل است .روشنفکری ما سیری به سوی ظهور خشونت و بی‌خویشی و ابزار‌شدگی و درندگی اسرائیلی داشت وبا تروریسم و درکنار آمریکا واسرائیل و جنایت‌شان قرار گرفت و ابزار پرگار شد؛این استعدادش راپیشاپیش فاش کرد که کناراسرائیل باشد وبرای زورگیری درقدرت هرجنایتی بکند. ازرجوی تا هزارخانی تا کومله و حزب کمونیست اسرائیلی و میلانی و جاسوسان سیا وهمدستان موساد و نوچه‌های خبیث بی‌ارزشی که مصداق همدستی با شیطانند، مگر جز این کردند؟ هنرمندان پناه برده به دامن آمریکا و سلبریتی‌هایی که بازار روشنفکری ومرجعیت روشنفکری را کساد کردند، از فرهادی تا پناهی و هنرپیشه‌های بی‌مغز شیفته جاسوسی غرب و تبلیغاتچی آب دهان و دلقک‌هایی چون کریمی، ‌مگر شاگردان و درس‌آموخته‌های همین روشنفکران پوچ در چرت و چرک و غرق لقمه حرام سیا و وطن‌فروشی نبودند؟ مگر اینان شاگردان و بازیگران همان کارگردانان ترا‌ریخته و استادان بازیچه دانشگاه‌های آمریکا نیستند که سررشته‌اش دست آمریکاست و ید بیضا دارند و بشیر تسلیم به غرب و ایران‌فروشی با نقاب ایران‌دوستی شده‌اند و کنار وحشی‌ترین دشمن ایران وشیطان بزرگ ابزار تبلیغی‌اش گشته‌اند و از دست‌شان لقمه می‌گیرند‌ ؟مگرهما ناطق وامثال اوهمه اعتبارشان را خرج توجیه توطئه‌های انگلیسی ودفاع از بابیت و وهابیت نکردند؟ وزیرسایه این درندگان با انقلاب مردم نجنگیدند؟ اگر کسی باید طلبکار و مظلوم خوانده شود، جمهوری اسلامی ‌است‌ ‌به جرم شجاعت در ایستادگی و شکست توطئه آمریکا و روشنفکران در خدمت آمریکا‌.

دیگر خبرها

  • تعامل رسانه‌ها با اندیشکده‌ها باید تقویت شود/ سیاست پژوهی، نوک پیکان پژوهش است
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • رسانه‌های جبهه مقاومت روز به روز قدرت بیشتری می‌گیرند
  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • بررسی جامع کتاب آناتومی گری
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری
  • تحلیل اندیشکده آمریکایی از توان پهپادی و موشکی ایران
  • اندیشکده شورای آتلانتیک: ایران در اوج توانایی پهپادی و موشکی است
  • اندیشکده شورای آتلانتیک : ایران در اوج توانایی پهپادی و موشکی است
  • تعهد پاکستان برای اجرایی کردن خط لوله صلح/ پارادایم جدید از قدرت اقتصادی ایران در آسیا